برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)
جمهوری اسلامی، حکومت مستضعفین
در طول تاریخ، اسکلت حکومت، چه اصل حکومت و چه مجلسها از وقتی که مجلس تحقق پیدا کرد الّا کمی در دورهی اوّل و همینطور ارتش و سایر نهادها، اینها چون از طبقهی مرفه بودند و اسکلت حکومت را به اصطلاح اشراف و
برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)
در طول تاریخ، اسکلت حکومت، چه اصل حکومت و چه مجلسها از وقتی که مجلس تحقق پیدا کرد الّا کمی در دورهی اوّل و همینطور ارتش و سایر نهادها، اینها چون از طبقهی مرفه بودند و اسکلت حکومت را به اصطلاح اشراف و اعیان تشکیل میدادند از این جهت، اطلاع از این که به قشر مستمند چه میگذرد نداشتند، نمی توانستند بفهمند که مستمند یعنی چه؛ فکرشان اصلاً در این قضیه هیچ وقت وارد نمی شد. کسانی که از اوّل کودکی تا آن وقتی که به حکومت رسیدند در مهد آرامش و رفاه بار آمدند، اینها ادراک این مطلب را که قشر دیگری هم ما داریم که قشر مستمند است نمیکردند. اگر هم یک وقتی هم در ذهنشان میآمد، عبور میکرد. فکر این نبودند که این طبقه هم یک موجودیتی دارد و باید برای موجودیت اینها هم فکری کرد. و لهذا در طول تاریخ، این قشر مستمند و مستضعف و محروم در طول تاریخ شاهنشاهی و در این تاریخی که شماها هم ادراک کردید زمان محمدرضا و بعضی تان هم زمان رضاخان را ادراک کردید، میبینید که حکومت، حکومت اشراف بود. اگر در یک مجلسی یک نفر، دو نفر هم از طبقهی محرومین پیدا میشد، در یک اقلیت بسیار ضعیف بودند که در مقابل آن جمعیت کثیر نمیتوانستند کاری انجام بدهند. اصل جنس اسکلت حکومت اشرافی این است که به مردم نرسند. و لهذا تمام این روستاهای ایران تقریباً از همهی مواهبی که باید به دست حکومتهای تحقق پیدا کند برای این روستاها واین دهات دور افتاده هیچ تحققی پیدا نکرد؛ کمی بوده است، آن هم روی یک مطالبی که باز پای مالکین و اشراف تو کار بود. اگر روستایی بود که یکی از اشراف مالک او نبود یا یکی از - حکومت - افراد حکومت مالک او نبود، او از تمام مواهب محروم بود. برق یک مطلبی بود که الآن هم در اکثر روستاهای ما کمی رفته است و مشغولاند که برود، بهداری ابداً نبود، راه نبود، به طوری که اگر یکی مریض میشد، یک زنی میخواست وضع حمل بکند، در آن جا اسبابش فراهم نبود، میخواستند بیاورند به یک شهرستانی، از باب این که راه نبود، بین راه، مریض یا آن زن بدبخت تلف میشد یا کمیاش میرسید به معالجه. این وضع حکومت اشرافی در جهان است.یکی از نعمتهای بزرگی که خدای تبارک و تعالی به این ملت عنایت فرمود این که حکومت، حکومت مستضعفین است، حکومت محرومین است. یعنی، آنهایی که در رأس حکومت واقع شدند وقتی که ملاحظه میکنید رئیس جمهورش از مدرسه پا شده است آمده است رئیس جمهور شده، طلبهی مدرسه بوده، رئیس مجلسش از مدرسه آمده است و رئیس مجلس شده است. رئیس دولتش یک بازاری است که پدرش الآن هم بازاری است ظاهراً، از بازار آمده است و رئیس دولت شده، و وزرای دیگرش هم همین طور، وکلای دیگرش هم، وکلا هم همین طور. الآن شما در تمام قشر دست اندرکاران، چه در مجلس و چه در حکومت یک نفر از آن اشخاصی که در آن وقتها، در زمان شاهنشاهی کفیل امر بود یک نفر اشباه آنها را شما نمی بینید. و خاصیت یک حکومت محرمین، مستضعفین و حکومت مردمی این است که هم مجلسش میفهمد مستضعفین و محرمین یعنی چه، هم حکومت و وزرا میفهمند که یعنی چه، هم رئیس جمهور و رئیس مجلساش میدانند که این محرومیت یعنی چه؛ برای این که خودشان لمس کردهاند، خودشان لمس محرومیت را کردهاند؛ اینها میفهمند که ناداری یعنی چه و محرومیت یعنی چه. و لهذا خاصیتی که حکومت محرومین دارد چند چیز است که حالا من بعضی اش را عرض میکنم. یکی این که چون احساس کردهاند محرومیت را، به فکر محرومین میتوانند باشند. میتوانند که بفهمند که راه اگر نباشد و این مریض در یک دهکدهای مریض بشود و بخواهند بیاورندش به شهر، چه مصیبتهایی هست، برای این که، راه نیست باید با الاغ مثلاً با اسب بیاورند. اینها میفهمند این یعنی چه، در ذهنشان این معنا میآید. اینها میفهمند که محرومیت از حیث بهداری و درمانگاه یعنی چه. اینها میفهمند که محرومیت از حیث آب و برق یعنی چه. اینها از باب این که خودشان لمس کردهاند این مسائل را، میتوانند بفهمند. به خلاف آن قشری که سابق متکفل این امور بود نمی توانستند بفهمند. یعنی یک کسی که در مهد اشرافیت به اصطلاح آن وقت بزرگ شده است و از اوّلی که چشمش را باز کرده است با نوکر و کلفت و حشم و اینها رو به رو بوده، این وقتی بزرگ شد خیال میکند همهی چیز همین است. نمیتواند ادراک کند که یک طبقهای هستند که نان ندارند، یک طبقهای هستند که نمیتوانند زندگی کنند. این یکی از خاصیتهای حکومت محرومین و مستضعفین است.(1)
امیدوارم که خدا به همه شما توفیق بدهد که به اسلام و کشورتان خدمت کنید. این حکومت، حکومتی باشد که برای مستضعفین کار کند؛ چرا که تاکنون حکومتها به ضد مردم بودهاند و برای خودشان یا اربابانشان کار میکردند، و ما میخواهیم حکومت برای مردم، خصوصاً آنها که زحمت کشیدهاند و خون دادهاند و آقایان را از گرفتاریها بیرون آوردند، و از رژیم سابق و گرفتاریهای شرق و غرب نجات دادند، کار کنند. و عمده این است که همه خدا را در نظر بگیریم که همه چیز از اوست و ما چیزی نیستیم. خداوند همه را توفیق بدارد.(2)
شمایی که الآن متوجه این مطلب هستید و احساس این مطلب را کردهاید که هر چه دارید از مردم است، اگر مردم نبودند، اگر این مردم، خصوصاً این مستضعفین، خصوصاً این جنوب شهریهای به اصطلاح پا برهنهای، اگر اینها نبودند، شماها یا در حبس الآن بودید یا در تبعید بودید یا در انزوا؛ همه شما، یا باید بنشینید توی خانه هایتان و نتوانید یک کلمه صحبت بکنید یا اگر صحبت کردید، باید حبس بروید، زجر بکشید، باید تبعید بشوید و امثال ذلک. این ملت است که آمد شما را از این همه گرفتاریها بیرون آورد و آورد و با رأی خودش، مجلس درست کرد و جمهوری اسلامی را تنفیذ کرد و رئیس جمهور درست کرد و آنها هم دولت درست کردند. همه چیزهایی که ما داریم از این مردم است، خصوصاً از این مستضعفین.(3)
آقایان چرا چشمهایتان را هم گذاشتهاید و گوشهایتان را به بوقهای امریکا و اروپا باز کردهاید؟ چشمهایتان را باز کنید ببینید چه خبر شده است در ایران. دیگران باید بگویند؟ گاهی هم میگویند البته. شماها که باید تبلیغ کنید از این اسلام، تبلیغ کنید از این دیانت، تبلیغ کنید از این کشور، دفاع کنید از این کشور با قلمتان، با صحبت تان، با چی، هی اشکال، اشکال، برای چی؟ شما چی کم دارید که اشکال میکنید؟ این مردم، این مستضعفین، این بیچارهها، این جنوب شهریهای همه کشورما این طور دارند جانفشانی برای اسلام میکنند و هیچ هم اظهار خستگی نکردهاند. الآن هم وقتی که میبینید فوج فوج حرکت میکنند به جبهه های برای جنگ و برای دفاع از اسلام، اینها ملت نیستند؟ این جوانها که دارند میروند جزء این ملت نیستند؟ ملت این جا، ملتی باشد که از امریکا باید بیاید؟ بیدار بشوید یک قدری، توجه کنید یک قدری به مسائل.(4)
ما از خداوند میخواهیم که این نهضت اسلامی و نهضت انسانی سر مشق باشد از برای تمام مستضعفین، و هشدار باشد بر مستکبرین. مستکبرین گمان نکنند که باید حکومت کنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار کنند. مستضعفین حکومت را به عنوان حکومت نشناسند بلکه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادری که بر برادر دیگری خدمت میکند؛ هر دو پشتیبان هم باشند. اگر قوانین اسلام در ملتها، درحکومتها جریان پیدا بکند و آداب حکومتها و ملتها اسلامی باشد، نه حکومتها خیال تعدی بر ملتها دارند و نه ملتها با حکومتها مخالف خواهند بود.(5)
راهبردهای تصریحی:
1- جمهوری اسلامی ایران حکومت مستضعفین است که برای رفع استضعاف و فقر از جامعه بر پا شده است.2- مستضعفین بزرگترین سرمایهی انقلاب هستند.
3- مسؤولین نظام بیش از همه بایستی قدرشناس محرومان و مستضعفان باشند و خدمتگزاری آنان را نمایند.
نکات استنباطی:
1- انقلاب اسلامی ایران برآیند خواست و اراده مستضعفین برای تحقق عدالت اسلامی است.2- امروزه به برکت انقلاب اسلامی، مسؤولین درد مستضعفین را میفهمند، چون خود از آن طبقه بودهاند
پینوشتها:
1.صحیفه امام (ره)،ج18،صص 27- 29.
2- صحیفه امام (ره)،ج19،ص 414.
3- صحیفه امام (ره)،ج15،ص 356.
4- صحیفه امام (ره)،ج18،ص 58.
5- صحیفه امام (ره)،ج7،ص 118.
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}